شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام
تنهـا نه اینکه بر تن تو جـامۀ عـزاست حتی سیـاه پوش غمت سُـرّ من رئاست غم، واژه ای که بیشتر از هر کس دگر با چـشم هـای دائـم الأشـک تو آشنـاست تنهـا، غریب، گـوشـۀ سـرداب خـانه ات بر گونه هایت اشک عزای پدر رهاست ایـن روزهـا اگـر کـه نـداریـد زائــری ما را به سامرا ببر، اینجا پر از گداست انــگــار مــاتــم تــو تــمـامـی نـدارد و هر روز، سینۀ تو به یک داغ مبتلاست تـو سـوگـوار خـانـۀ آتـش گـرفــتــه ای اما شکستن تو در این داغ، بی صداست مثل هـمـیـشه آخـر شعـرم رسید و بـاز دستم به دامن تو و امضای کـربـلاست |